36 هفته تمام و اربعین حسینی
دلم تنگ است ...
دلم برای حرمت تنگ است ...
دلم برای بین الحرمین , قطعه از بهشتت تنگ است ...
دلم برای همان پرچم قرمزی که بر فراز گنبدت دلبری میکند تنگ است ...
دلم برای ضریحت , برای دویدن تا حرمت با پایه پیاده تنگ است ...
برای همهن زیارت عاشورایی که زیر لب زمزمه میکردم تا به حرمت برسم , سلامش را روبه روی ضریحت میدادم ...
دلم برای در آغوش کشیدن ضریحت ...
برای لحظه اولی که دیدمت و اشکی که از روی شوق روی گونه هایم سر خورد ...
دلم برای تپش های قلبی که به عشق تو میزد تنگ است ...
دلم برای چادر خاکی ام که خاک حرمت را جارو میکرد تنگ است ...
دلم تنگ است و اربعینت نزدیک ...
ای کاش های روزهایم زیاد شده است ...
کاش من هم زائرت بودم ...
کاش من هم پای آمدن داشتم ...
کاش در طولانی ترین شب سال کنار ضریحت مینشتم تا ارام بگیرم ....
دلم تنگ است اقای خوبم ...
کاش برات کربلای امسالم را نیز در این شب تنهایی امضا کنی ...
کاش نگاهی به من عاشق هم بی اندازی ...
کاش اشکهایم امشب خریدار داشته باشد , و خریدارم تو باشی و مادرت ...
اااااااااااااااااااااااااخ مادرت ... مادرت ... مادرت ...
من فدای چادر خاکی مادرت ...
تورا به مادرت زهرا ...
تورا به پهلوی شکسته , تورا به دل خسته ...
تورا به دختر شبیه مادرت امشی برات کربلای مرا نیز امضا کن...
من برات کربلایم را از تو می خواهم ...
آقا نگاهی هم به ما بی انداز ...
صل الله و علیک یا اباعبدالله ...
سلام نازنین زهرای من ...
سلام دخترم ...
امشب شب اربعین ...
اربعین یعنی 40 ...
40 شب و روز که بی بی حضرت زینب بی حسینش داره روز و به شب میرسونه ...
40 شبه که زینب کمرش شکسته ...
40 شب کسی نیست که اشکهای بی پناهی زینب و پاک کنه ...
40 شب که همه دعای زینب شده کاش منم با حسینم میرفتم ...
دخترم امشب 36 هفته شما تموم شد و وارد هفته 37 شدی ...
خدارو شکر که هستی خدارو شکر که سالمی عزیز دلم ...
انشالله 13 روز دیگه شما تو بغل من و بابایی هستی صحیح و سالم ...
دختر گلم من شمارو بیمه حضرت زینب کردم ...
خانوم و به برادرش قسم دادم ... اطمینان دارم که تورو سالم و صالح حفظ میکنه انشالله ...
خیلی دلم می خواد آقا امشب برات کربلای من و شما و بابایی و امشب امضا کنه ...
آخه من پارسال کربلام و از اربعین گرفتم ...
اقا هم بنده نوازی کرد و برات و امضا کرد ...
فرشته ی پاک من دعا کن خدا به حرمت پاکی شما برات کربلای من و بابایی و شمارو هم امشب بهمون یده تا با پدری که می خواد عید انشالله کاروان ببره بریم ...
خوش به حالشون امشب نجف هستن ...
کاش برات مارو هم امضا کنن ...
دلم کربلا می خواد ...
تو با اون دستهای کوچولو دعا کن ...
تو این شب برای همه خاله های مهربون که دلشون بچه سالم و صالح می خواد دعا کن ...
دعا کن خدا بهشون بچه های سالم و صالح بده ...
الهی آمین