نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
ازدواج من و باباازدواج من و بابا، تا این لحظه: 16 سال و 24 روز سن داره

روزنه های امید

یاضامن آهو ...

1392/6/25 21:20
1,101 بازدید
اشتراک گذاری

یکی که دلش شکسته ...گوشه ی حرم نشته ...نشون به اون نشونه ...صدای نقاره خونه ...

من و به تو میرسونه ...میدونم روم سیاست...من اگه بی وفامولی عشقم اینه...عاشق این آقام

منتظر یه اشارم...هر چی که دارم بذارم...دلم و زیارت بیارم...منی که آوارم

دلم اگه بی قراره...چشام اگه هی میباره...ولی دلم غم نداره...آقا دوسم داره

میشه شاهی کنی...من و راهی کنی...چی میشه به منم...یه نگاهی کنی

هر کی حاجت روا شد...گدا اومد پادشاه شد...عاشق آقام رضا شد...خادم آقا شد

منم اومدم گداشم ... کفتر گنبد طلا شم ... انشالله حاجت روا شم ... خادم آقا شم ...

خوردم آب ودونت ...که شدم دیوونت...

...

آقای خوبم ...

مهربانم ...

امام رئوفم ...

دوستت دارم ...

فاصله ام تا حرمت فرسنگ ها دور است ...

اما دلم را از همین راه دور گره بسته ام به ضریحت ...

................................................

میلاد علی بن موسی الرضا ...

ضامن آهو ...

غریب نواز طوس ...

بر همه ی شما دوستان مبارک باد ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان محمدحسین
25 شهریور 92 21:30
سلام انشاالله که زیر سایه آقا امام رضا جمعتون همیشه به گرمی جمع باشه و سایه تون بالاسرش باشه به وبلاگ من سر بزنید شاید لوازمش به کارتون اومد ضمنا به مرور زمان مرتب لوازمش اضافه میشه
خورشید
26 شهریور 92 0:08
عزیزم خدارو شکر من که میدونم سالمه من میدونم میاد تو بغلت شیر میخوره تو هم اشک شوق میریزی تورو خدا اون لحظه من و فراموش نکن
اینبار همه چی خوبه
در ضمن من مشهدی هستم امروز اینجا جات خالی بود
انشاا.. با نازنین عزیزت بیای


جدی میگی خورشید. خوش به حالت. اگه بدونی دلم چقدر هوای حرم و کرده. اقا از بچگیم هر سال من و میطلبید اما پارسال نطلبید. درسته حرم جدشو زیارت کردم ولی دلم خیلی هوای حرم و داره. میری حرم از جای منم سلام بده بگو من همه امیدم لطف و کرمته ضامن اهو شدی ضامن زهرای منم شو
مامان نغمه
26 شهریور 92 6:35
عزیزم عیدت مبارک.خوشحالم نازنین زهرای گلمون سلامته و اطمینان دارم روزای بی نهایت خوبی در راهه


سلام دوست خوبم عید شما هم مبارک انشالله با دعای شما دوستای خوبم
مامانی چشم به راه
26 شهریور 92 8:52
سلام زینب جون
پسرزینب هم به دنیا اومدشا..انقدنازه..
عکسشم گذاشته
اسمش وامیرحسین گذاشته..ایشالله نوبت تو عکس زهرا رو بذاری


سلام عزیزم جدی ای جانم. خدارووو شکر دامادش کنه انشالله. .. انشالله به حق ضامن اهو سال دیگه همین موقع ها نی نی گلت بغلت باشه
فرزانه مامان علی اکبر
26 شهریور 92 10:06
سلام زینب جون عید شما هم مبارک؛ انشاالله سال دیگه باهم نینی هامون بغلمون باشه و لایق بودیم بریم حرم آقا؛ خدارو شکر که دختر گلت سالمه ؛اینم یه دسته گل تقدیم به شما


سلام عید شماهم مبارک....
انشاااااااااالله فرزانه جان انشالله
مریم.خوزستان
27 شهریور 92 0:13
سلامممممممممممممم
عیدت مبارک گلم
عشق من امام رضاست
امام رضانازنین زهراوزینب جونمومیسپارم به تویاضامن اهوخیلی دوستتون دارم



سلااام مریم جونم. مرسی ما هم دوست داریم دعا کی میکنی دلم اروم میگیره
ضحی
27 شهریور 92 7:15
سلام زینب خانم نازنین زهرا جان چه طوره چه شعر قشنگی اشکم را در آوردمنم مشهدیم اما این روزها اینقدر شلوغه که اصلا نمیشه بریم خیابانهای منتهی به حرم چه برسه به خود حرم ولی حال وهوای عید ومیلاد آقا همه جا هست نمیدونم با خوندن این شعرت چرا این قدر دلم شکست واشکم جمع نمیشه خواهری التماس دعا من یه بچه دارم ازت خواهش میکنم اول برا بقیه از آخر هم برا من دعا کن خدا سجادم رابرام نگه داره ویه بچه سالم وصالح دیگه هم بهمون بده سجاد جانم کلاس چهارمه


خوش به حالت که مشهدی هستی عزیزم ...
خوش به سعادتت رفتی زیارت خیلی خیلی برا دعا کن ... دل برای آقا لک زده ...
انشالله عزیزم انشالله خدا حفظش کنه دامادش کنی...
انشالله خدا به زودی بهت یه نی نی دیگه هم سالم و صالح بده
شیرین عسلا و مامان هانیه
27 شهریور 92 16:21
سلام زینب جون تبریک میگم دختر نازتو خدا برات حفظش کنه چرا سری به ما نمیزنی؟


سلام عزیزم مرسی. حتما مزاحم میشم
دریا
30 شهریور 92 11:29
سلام عزیزم به خدا خیلی خوشحالم که همه چی خوبه خدایا هزار بار شکرت تو رو خدا اصلا به خودت استرس و نگرانی راه نده خود امام رضا حافظ نازنین زهراست گلم
به خدا من از روزی که تو وبلاگت خوندم ناراحتی تا الان هر شب برا زهرا جون سوره حمد رو خوندم مطمئنم خدا نا امیدت نمیکنه


سلام دریای عزیزم ... دلت هم مثل اسمت دریای و یزرگه ... منم سر نمازا برای سلامتی نی نی همه دوستهام دعا میکنم یکی یکی اسم میبرم ... اطمینان دارم زهرا جونم با دعاهای خاله های مهربونش صحیح و سالم میاد بغلم
تارا
30 شهریور 92 16:38
اگه دکتر گفته، سقطش کن تو نباید اجازه بدی یه نفر بیاد به دنیا و سختی و بیماری بکشه مطمئن باش خدا هم این طوری راضی تره

حالا برای بچه آوردن وقت هست من خودم بیمار مادرزادی دارم و ترجیح می دادم مادرم منو سقط کنه تا اینکه به قول خودش از خود گذشتگی کنه و منو به دنیا بیاره اون سر زندگی خودشه و بیماری برای منه

یه مشاور ژنتیک برو و بچه سالم بیار
تو که 2 تا بچه باردار شدی بازم میشی
خیالت راحت
موفق باشی عزیزم


مریم.خوزستان
31 شهریور 92 9:58
سلاممممممممممممممممممممم کجاییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟ چرانمیای پست جدید بذاریییییییی خودلممممممممممم براتون تنگگگگگگگگگ شده ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
مهدیه ( مادر دختری)
31 شهریور 92 11:07
این چه حرفیه که میزنی تارا خانوم اصلا با حرفت موافق نیستم یعنی بچه رو بندازه و بعدش شب که شد راحت سرشو بذاره رو بالش و بگه کار درستی کرده! خب اگه این احتمالات نصفه و نیمه همش اشتباه بود چی؟ اونوقت یه عمر خودش رو سرزنش نمی کنه که چرا بچه ی سالم رو از بین برده! حالا هم که الحمدلله دکتر گفته احتمال سلامتی بچه بیشتر از بیماریشه! ایشالا که سالمه و نور چشم پدر و مادرش!
مهتاب
31 شهریور 92 12:32
گلم توکل بر خدا عزیزم این 10% شامل همه خانومای باردار میشه هیچ جای نگرانی نیست مواظب خودتو نازنین زهرای ما باش
مامان بهاره مامان امیرمحمد
1 مهر 92 10:48
با این دل پاک ما را هم دعا کنید ها یادتون نره انشاءا.. نازنین زهرا که بدنیا میاد خانوادگی میرید پابوس آقا امام رضا خیلی خوش میگذره و لذت بخشه در ضمن یکی از بابای نی نی های خوبمون به نام امیررضا بیماره خیلی خیلی براشون دعا کنید چون مطمئن دعای شما میگیره بازم یک بوس آبدار از زهرا جونم


دل پاک کجاست خواهر شما لطف دا ری انشالله خدا به حق حضرت سجاد شفا بده بابای امیررضارو. .. خیلی دوست دارم زهرام و بیارم پابوووس اقا . انشالله سالم و صالح باشه. اقا بطلبهمارو
مامان نخودی
1 مهر 92 13:00
سلام عزیزم برای شما ناز گلتون ارزوی سلامتی و خوشحالی همیشگی دارم امیدوارم زودتر این ماها بگذر و ما عکس زیباترین دختر رو ببینیم


سلام مامان مهربون ...
انشالله
نفیسه
1 مهر 92 22:35
دوست خوبم بیا و از حال خودت برامون بگو تا ما رو هم تو خوشحالیت شریک کنی
در ضمن عزیزم اگه د.ست داری من رو با اسم خودم لینک کن خوشحال میشم
خورشید=نفیسه(دل نوشته های یک مادر)
آخه به بقیه گفتم


سلام عزیزم فکر میکردم اسمت خورشیده
ببخش هنه بهم میگن بیا بنویس ولی حوصله نمیکنم. ..
چشم میام
نفیسه
2 مهر 92 22:24
عزیز دلم امروز بعد از ظهر رفتم حرم وبرای همه دوستای اینجام دعا کردم البته اسم شما رو هم بردم وخاستم که ضامن آهو ضامن سلامتی نی نی شما و من هم بشه .

امیدوارم که توی اون حرم شلوغ یک نگاه هم به من شده باشه


سلام نفیسه جان نمیدونی چقدر خوشحال شدم گفتی برای سلامتی زهرام دعا کردی ... خدا نی نی گلت و برات نگهدارو عزیزم ... زیارتت قبول
الناز
5 مهر 92 22:37
یا امام غــــــــــــــــــریب