صادقانه دوستت دارم
دوستت دارم ... صادقانه و عاشقانه ... شاید صادقانه ترین عشق ... همین عشق مادر به فرزنده ... و من برای دومین بار این و حس کرزم با همه وجودم ... ببخش ... ببخش دلم گرفته ... ببخش یهو بی دلیل ... نه دلیل داره آسمون چشمام ابری شد ... ببخش تو تو دلمی و من یاد امیرم افتادم ... ببخش که تو گوشم همش صدای ناله هاشه ... ببخش که یاد لب تشنش هر روز خیالم و نقاشی میکنه و من حتی نتونستم سیرابش کنم ... ببخش که هنوز گرد و غبار اتاق امیر و نگرفتم و واسه ورودت آماده نکردم ... ببخش که دلم یه دنیا گرفته ... تو دلت پاکه مثل داداشت ... واسه اینکه من بمونم اون با او جثه ریزش با اون قلب بطرگش ایثار کرد و جای من رفت ... جای من ... تا من بمونم ...