اولین های زندگیت 2
اسم این پست و گذاشتم اولین های زندگیت چون قرار عکس ساک بیمارسان و لوازم داخلشو برات بذارم ... خیلی لذت بخش بود وقتی داشتم لباسات و انتخاب میکردم و از مامان جون فاطمه نظرش و میپرسیدم و اونم عاشقانه بهم جواب میداد ... شاید اون لحظه که داشت من و نگاه میکرد یاد 25 سال پیش افتاد که داشت لباسهای من و آمادو میکرد ... الهی قربونت برم مامانی , چقدر ناز میشی وقتی اینارو بپوشی ... تصورشم دلم و آب میکنه ... این یه سره گرم و انشالله زمانی که می خوایم از بیمارستان بیایم خونه مامانی فاطمه میپوشی... اینم کیسه خواب گرم و نرم الهی قوبونت بشم مامانی اینم که لوازم مورد نیاز تو بیمارستان و در آخر ساک...